پادکست امروز خلاصه‌ی کتاب «۱۶۸ ساعت: شما زمان بیشتری از آنچه فکر می‌کنید دارید» نوشته لورا واندرکام بود که به شما کمک می‌کند نگاه تازه‌ای به زمان و شیوه استفاده از آن داشته باشید. نویسنده با یک حقیقت ساده شروع می‌کند: همه ما در هفته

امروز پادکست خلاصه کتاب «رژیم ضد گلوله» (The Bulletproof Diet) رو گوش دادم. این کتاب نوشته‌ی دیو آسپری درباره‌ی یک سبک زندگی و تغذیه است که هدفش افزایش انرژی ذهنی و فیزیکی، کاهش وزن و بهبود عملکرد بدن و مغز است. آسپری با الهام از

امروز خلاصه‌ی کتاب «در ستایش راه رفتن» نوشته‌ی شین اومارا (Shane O’Mara)، رو در پادکست فیت شین گوش دادم، این کتاب با نگاهی جدی و علمی به ما نشان می‌دهد که پیاده‌روی، بیش از یک فعالیت ساده است؛ آن راهی است مؤثر برای بهبود سلامت

امروز خلاصه‌ی کتاب «رمزگشایی چاقی» اثر جیسون فانگ (Jason Fung) رو از طریق پادکست فیت شین گوش دادم، این کتاب به بررسی علمی و دقیق دلایل واقعی چاقی و اضافه‌وزن می‌پردازد و دیدگاه رایج کالری‌شماری را به چالش می‌کشد. نویسنده با ترکیب تحقیقات جدید و

امروز دنبال یه پادکست خوب در حوزه‌ی سلامت بودم که رسیدم به پادکست فیت شین، خیلی خوشم اومد چون خلاصه کتاب‌هایی در حوزه‌ی سلامت رو کار کرده بود، از کتاب «How Not to Diet» نوشته دکتر مایکل گرگر، شروع کردم، این کتاب یک راهنمای جامع و

خیلی وقت بود پادکست گوش نداده بودم، امروز رفتم سری به بی‌پلاس زدم، آخرین اپیزود رو باز کردم، عنوانش خلاصه‌ی «کتاب ملت دوپامین: پیدا کردن تعادل در عصر لذت (Dopamine Nation: Finding Balance in the Age of Indulgence) نوشته‌ی آنا لِمبک، روان‌پزشک و استاد دانشگاه

من تنها پادکستی که خیلی گوش دادم بی‌پلاس علی بندری بود، دیگه به هیچ پادکستی هیچ ارادتی ندارم، حتی ممکنه از پادکست‌هایی خوشم نیاد ولی به خاطر مهمونش اون رو گوش بدم. حسام آرماندهی از فاندرهای کافه‌بازار مهمان پادکست طبقه ۱۶ بود، البته این دومین

این کتاب رو از قفسه‌ی کتاب دوستی برداشتم، از همون اوایل که رادیو چهرازی تازه اومده بود و کسی هنوز درست نمی‌دونست پادکست چیه، من عاشق ساختن پادکست بودم ولی اعتماد به نفس لازم رو نداشتم. البته یکی دو بار یک کارهایی کردم ولی وسواس

موضوع جالبی بود. من همیشه عاشق پیش‌بینی هستم. به خصوص پیش‌بینی آدم‌ها. همیشه هم اینکار رو انجام میدم. وقتی یک نفر رو می‌بینم و باهاش گپ می‌زنم، سعی می‌کنم تحلیل کنم با این خصوصیات و ویژگی‌هایی که الان داره، چند سال بعد کجاست و چه

تصویری که از روشنفکر تو ذهنمه، آدمی هست که کت‌و‌شلوار با کراوات می‌پوشه با کفش سیاه براق و میره می‌شینه گوشه‌ی کافه سیگار می‌کشه و کتاب می‌خونه. هر از چند گاهی هم با چند نفر وارد کافه می‌شوند و با هم بحث‌های بی‌‌سر و تهی