بعد از تحویل سال نو با بچه‌ها زدیم به جاده، چند ساعتی در طبیعت گشت‌و‌گزار کردیم و بعد از افطار رفتیم خونه‌ی مادربزرگ، نمی‌دونم در ذهنم چی گذشت که با خودم گفتم الان وقت اینه بریم خونه‌ی عمه، خدا رو شکر بقیه هم موافق بودن.

یک سال دیگه هم گذشت، واقعا نفهمیدم چطوری این همه سال گذشت. نمی‌دونم سال ۱۴۰۳ برای شما چطوری گذشته! ولی برای من با تمام چالش‌ها، درد و رنج‌ها، فراز و فرودهایی که در زندگی داشتم خوش گذشت. تمام تلاش خودم رو کردم آدم خوبی باشم،

امروز اولین روز از اولین هفته‌ی سال ۱۴۰۱ است، هر چند فردا سال تحویل میشه. سال ۱۴۰۰ رو با تمام فراز و نشیب‌هایی که داشت دوست داشتم. خیلی با برنامه‌تر از همیشه زندگی کردم، کارهایی کردم که هیچ وقت در زندگیم انجامشون نداده بودم. یکی