برای انجام یک پروژه جذاب باید می‌رفتم از کارخونه بازدید می‌کردم، یک کارخانه تولید ظروف یکبار مصرف برای صنایع غذایی، فوق‌العاده جذاب بود برای من، هر چند الان که این مطلب رو می‌نویسم این پروژه کنسل شده ولی واقعا ارزش بازدید رو داشت. همیشه از

چند ماه پیش رفته بودم به یک شرکتی مشاوره دادم برای طراحی سایت‌شون و چیزهایی دیگه‌ای که خواسته بودند رو به دوستانم وصل کردنم. بعد از چند ماه دیدم دوباره ازم خواستن برم و مشاوره بدم و دیدم اصلا کاری از پیش نرفته. گفتن دوست

با این دوره میشه گفت به آخر خط رسیدم، دیگه شوخی شوخی داشتم یک پروژه می‌زدم، البته یک پروژه‌ی تمرینی ولی خب یک مروری بر چیزهایی بود که یاد گرفته بودم، باید از همه چیز استفاده می‌کردم. به نظرم کارم زمانی سخت میشه که نقشه‌ی

امروز ۱۲-۱۲-۲۰۲۲ تاریخ تولد پروژه‌ی «مدرسه‌ی دوازده» است. تصمیم دارم این پروژه را از صفر تا صد خودم پیاده‌سازی کنم و هر مهارتی نیاز هست برم یاد بگیرم. در این مدرسه تصمیم داره تجربیاتی که در زندگی طی سال‌های گذشته، حال و آینده کسب می‌کنم

چند سال بود که پول صندلی می‌دادیم در یکی از فضاهای کار اشتراکی، امروز برای کاری باید می‌رفتم، تصمیم گرفتم با بعضی از دوستان که قرار بود با هم کاری رو شروع کنیم اونجا جلسه هماهنگ کنم و با هم گپ بزنیم. بعد از کلی

چقدر زود رسیدیم به دیدار دوستانه‌ی دوم، به نظرم زمان خیلی زودتر از چیزی که فکرش رو می‌کنیم می‌گذره. در این جلسه قرار بود پیشنهاداتی برای تداوم این جلسات ارائه بدم. بعد از اینکه شروع کردم به حرف زدن، دیدم خیلی فهم مشترکی درباره‌ی موضوع

چند وقتی بود با یکی از دوستانم درباره‌ی پروژه‌ای که روش کار می‌کرد حرف می‌زدیم، از اونجایی که حوزه‌ی فعالیت پروژه‌ی جدیدش خیلی مورد علاقه‌ی من بود بهم پیشنهاد داد با اعضای اصلی تیم یک قرار دوستانه بگذارم و با هم گپ بزنیم. امروز در

همیشه فکر می‌کردم دوران برگزاری مسابقات گذشته و کمتر کسی در مسابقه‌ی اینترنتی شرکت می‌کنه، ولی امروز با گذاشتن یک پست مسابقه‌ی‌ خیلی ساده و یک تبلیغ کوچولو، شاهد مشارکت تعداد زیادی آدم در مسابقه بودم، دور از انتظارم بود، البته تست خیلی خوبی هم