
گزارش هفتهی ششم از چالش دوازده
گزارش هفتهی ششم رو اواسط هفتهی هفتم دارم مینویسم، چون خیلی هفتهای نبود که حال و حوصلهی کار کردن داشته باشم ولی دوست هم نداشتم به عنوان هفتهی استراحت ازش استفاده کنم، چون یک کارهایی هم کردم، کتاب هفته رو خوندم، فیلمهای هفته رو دیدم، کارهای هفته رو انجام دادم یا جبران کردم، زبان خوندم، ولی درکنارش احساس عمیق تنهایی هم داشتم. برای همین حوصلهی زندگی نداشتم. ولی خب از نظر کاری جالب بود، شازده کوچولو یک قدم جلوتر رفت و وارد مرحلهی دیزاین شد. چند تا از بدهیها رو تونستم جمع کنم. چند تا کار جذاب کردم که واقعا برام لذتبخش بود. فقط اون احساس خاصی که داشتم باعث شده بود نتونم طبق برنامه پیش برم. ولی یک کارهای خوبی کردم. یک برنامهریزی کردم تا هفتهی هفتم یکم روی روالتر بیفته و شروع کنم به تموم کردن بعضی از کارها.