
بلوغ در رابطه
این روزها که روابط آدمها رو بیشتر میشه از نزدیک مشاهده کرد و به لطف کتابهایی که در این حوزه میخونم به این موضوع فکر میکنم که چطوری یک رابطهی عاشقانه میتونه ظرف مدت چند سال فرو بریزه! آدمهایی رو میبینم که دربارهی عشق بینشون در شبکههای اجتماعی حرف میزنند و بعد از چند سال در همون شبکهی اجتماعی دربارهی کینه و نفرتی که بینشون هست حرف میزنند، نظر شخصی خود من اینطوریه که عشق واقعا وجود نداره، اصلا عشق میتونه یک سوءتفاهم باشه، این دوست داشتن است که یک رابطه رو نگه میداره. مثلا من دوستان زیادی را داشتم که واقعا دوستشون داشتم و بعد از اتمام رابطه دوستانهمون هنوزم دوستشون دارم، اصلا دوست داشتن چیزی که نیست که با رفتن کسی به نظرم از بین بره. مثلا خانوادهی آدمها میتونه طوری باشه که هر روز کتکش بزنن ولی باز اون بچه هنوز دوستشون داشته باشه. نمیدونم ولی من حس میکنم آدم اگر در رابطه به بلوغ رسیده باشه نه اولش خیلی جوگیر میشه نه آخرش بعد از تمام شدن همه چیز رو به گند میکشه.