
بنایی در شب عید
بعضی وقتها یک کارهایی میکنم که خودم میمونم واقعا چرا؟ یک بار روز عروسیم داشتم در خونه نصب میکردم، امسال هم شب عید یادم افتاد باید بنایی کنم و یکی دو تا از دیوارهای خونه رو آجرنمای سفید کنم. همیشه هم احساسم اینه کار دو ساعت بیشتر نیست ولی قشنگ تا لحظهی سال تحویل طول میکشه. میدونید از هر کاری که بدم میاد خودم رو میندازم توش بدون اینکه فکر کنم، یکی نیست بگه چرا؟ آخه هر کاری رو که نباید اینطوری انجام داد، خدا رو شکر تمومش کردم ولی خیلی سخت گذشت، کار سختی بود. همش هم استرس این رو داشتم که تموم نشه، یا تموم بشه بعدش کی میخواد این گند رو جمع بکنه، خلاصه داستان درست نکنید برای خودتون شب عیدی.