سیزده دلیل برای این‌که …

نمی‌دونم چرا این کتاب رو خریدم، فکر می‌کردم موضوع کتاب درباره‌ی سیزده دلیل برای زندگی باشه، یا چیزی شبیه این، ولی این طوری نبود، موضوع کتاب سیزده دلیل برای خداحافظی بود، موقع خوندن کتاب خیلی اذیت شدم، در این کتاب بخشی از داستان یک دختر نوجوان به اسم هانا بیکر رو می‌خونیم که روی هفت نوار کاست ضبط کرده و برای دوستانش که چه عرض کنم، برای کسانی که در برهه‌ای از زندگیش بودند فرستاده، هر طرف نوار را که گوش می‌دادم مغزم درد می‌گرفت، بعدش تا چند دقیقه و حتی چند ساعت نمی‌تونستم تمرکز کنم روی کار، مجموعه‌ای از اتفاقاتی که ما احساس می‌کنیم شوخی هستند یا اونقدر کوچیک و بی‌اهمیت هستند کل زندگی یک آدم می‌تونه باشه. ولی چقدر برای ما آدم‌ها مهمه که یکی رو داشته باشیم که بتونیم بهش تکیه کنیم.

اگه بتونین فکرهای بقیه رو بشنوین، چیزهایی رو می‌شنوین که واقعی هستن و چیزهایی که کاملا بی‌ربطن و اصلا نمی‌فهمین کدوم‌شون کدومه. دیوونه می‌شین. کدومش راسته؟ کدومش نیست؟ هزار فکر هست، ولی اصلا یعنی چی؟

دوست داشتین افکار دیگران رو بشنوین؟

البته که دوست داشتین. همه می‌گن آره، البته تا وقتی که متوجه‌ی نتیجه‌ش بشین.

مثلا اگه بقیه هم بتونن فکرهای شما رو بشنون چی؟ اگه همین الان فکرهاتون رو بشنون…؟

گاهی فکرهایی می‌کنیم که خودمون هم درک‌شون نمی‌کنیم. فکرهایی که حتی واقعی هم نیستن، واقعا اون‌طوری نیستن که حس‌شون می کنیم، ولی به هر حال تو ذهن‌مونن، چون فکر کردن بهشون جالبه.

واقعا همین‌طوریه، یک زمانی رفیقی داشتم که خیلی دوستش داشتم، همیشه علاقه‌مند بودم که بدونم چی تو فکرش می‌گذره، وقتی برمی‌گردم به گذشته با خودم فکر می‌کنم چه آدم‌هایی رو به طور ناخواسته اذیت کردم، در چه موقعیتی می‌تونستم دست یکی رو بگیرم و نجاتش بدم ولی این کار رو نکردم. در سرنوشت چه آدم‌هایی تاثیر داشتم، خوب بوده یا بد! زندگی واقعا در عین ساده بودنش خیلی پیچیده است، نمی‌دونی حرفی که امروز می‌زنی یا کاری که می‌کنی چه تاثیر عمیقی در زندگی یک آدم دیگه داره، فکر کردن به این پیچیدگی‌ها واقعا آدم رو دیوانه می‌کنه، موضوع خودکشی برای من همیشه عجیب بوده و مبهم. اون نقطه‌ای که آدم دیگه احساس می‌کنه به پایان همه چیز رسیده چطوری پیش میاد! چطوری میشه آدمی که به پایان خط رسیده رو نجات داد، اگر اون آدم خودم باشم چی؟!

 

جِی اَشِر

جی اشر Jay Asher در سی، سپتامبر ۱۹۷۵ در ایالات متحده به دنیا میاد، اون دانشگاه رو رها می‌کنه به شغل مورد علاقه‌اش یعنی نویسندگی بپردازه، در طول این مسیر مجبور میشه کارهای مختلفی انجام بده، مثل کارکردن در فروشگاه‌های کفش، کتابخونه‌ها و کتابفروشی‌ها، تا اینکه در سال ۲۰۰۷ اولین کتابش به اسم «سیزده دلیل برای اینکه،…» به چاپ می‌رسه، این کتاب تاحالا به چهل زبان و در هشت میلیون نسخه به فروش رسیده.

 

مشخصات کتاب:

حجم: ۲۲۴ صفحه  |  قطع: رقعی  |  ناشر: میلکان  |  مترجم: فرمهر امیردوست  |  نویسنده: جی اشر  |  چاپ: بیست‌وپنجم

 

نوشتن یک دیدگاه