
گزارش هفتهی ریکاوری از چالش دوازده
رسیدیم به آخرای تابستون، این هفته هم یک کتاب خوندم، یک فیلم بیخود دیدم، امتحان زبان رو افتادم و باید دوباره شرکت کنم، بزرگترین مشکلم ترس از صحبت کردنه. تصادف کردم و ماشین رو داغون کردم، پکیج امیرکبیر رو عوض کنم، سفارش در و پنجرههای جدید رو دادم، پیگیر کنتور گاز و گازکشی شدم، کارها رو پیش بردم، به آینده فکر کردم، به اضطراب شدیدی که دارم، به خانواده سر زدم، یک پروژه کوچولو برای دوستی رو آوردم بالا، نشستم تو کافه و کارهای عقب افتاده زیادی رو انجام دادم، مثل همین نوشتن در بلاگ که چند هفته عقب افتادم بودم، یا فیلم دیدن و … به نظرم میتونم هفتهی آخر رو تمرکز کنم برای برنامهریزی برای پاییز ۱۴۰۲، امیدوارم اتفاقات خوبی رو بتونم رقم بزنم، بریم ببینیم خدا چی برامون کنار گذاشته برای آینده.