مرکز نوآوری و توسعه
بعد از یک ماه فکر کردن تازه فهمیدم دقیقا نقطهی قوت من چیه، ساختن! من عاشق ساختن هست، دوست دارم کل زندگیم رو درگیر ساختن باشن، از نگهداشتن خوشم نمیاد، یا کشف چیزهای جدید، حل مسائل پیچیده، طراحی ساختار، فکر کردن به آینده و طراحی
بعد از یک ماه فکر کردن تازه فهمیدم دقیقا نقطهی قوت من چیه، ساختن! من عاشق ساختن هست، دوست دارم کل زندگیم رو درگیر ساختن باشن، از نگهداشتن خوشم نمیاد، یا کشف چیزهای جدید، حل مسائل پیچیده، طراحی ساختار، فکر کردن به آینده و طراحی
اگر میدونستم اینقدر این فیلم وحشتناکه عمرا میدیدمش، ولی خب متاسفانه دیدم. چند شب درست خوابم نمیبرد. هیچی دربارهی این فیلم نمیتونم بگم به جز اینکه موضوع این فیلم همیشه برای من مثل کابوس بوده، نمیدونم واقعا چرا، ولی دربارهی خود فیلم اگر فیلم ترسناک
هفتهی بدی نبود، ولی خب چند روزی واقعا ذهنم خالی از همه چیز شده بود، کلا گیر کرده بودم، میدونستم یه جایی از کارم اشتباهه ولی نمیفهمیدم کجاش، نمیدونم الانم فهمیدم یا نه، فقط میدونم تصمیمم رو گرفتم، درست یا غلط، مهم نیست، شروع هم
هفتهی چهارم داشت طوری پیش میرفت که به برنامه عمل نکنم، ولی با هر زور و زحمتی بود انجامش دادم. یکی از مهمترین دلایلش هم این بود که هوا به شدت خراب بود، گرد و غبار شدیدی کل شهر رو گرفته بود، برام جالب بود
شش ماهی میشه درگیر مجموعهای از دردهای مختلف در ناحیهی سمت چپ قفسهی سینهام هستم، روزهای اول اونقدر دچار استرس و اضطراب شدید میشدم که مستقیم به بیمارستان مراجعه میکردم و بعد از کلی چکاپ، میگفتن قلبم نیست، پس کجامه؟ برای مدتی هم قرصهای آرام
اولین کاری که در خونهی لیلی انجام دادم درختکاری بود، اونم در اصل من انجام ندادم، بابام رفت انجام داد، حتی انتخاب نوع درختش هم با خودش بوده، فقط من جاشون رو مشخص کرده بودم، الان بعد از چند سال دوازده تا درخت بلند و
فیلم خیلی دوست داشتنی بود، وقتی شروع شد، با خودم گفتم از اون فیلمهایی هست که الکی امتیاز گرفته ولی واقعا دوستش داشتم و ازش یاد گرفتم. شما اگر در یک روز برای مدتی میموندید چه کار میکردید؟ وقتی ما زمان پیش میریم، همه چیز
طی چهار هفتهی گذشته، کمترین تعامل اجتماعی رو با آدمها داشتم. برای خودم خیلی عجیب بود، کلا شش نفر رو از نزدیک دیدم و باهاشون حرف زدم، که دو تاشونم همین امروز با هم دیدم. علی اصغر خیلی یهویی پیشنهاد داد کی بریم شام بخوریم،
نمیدونم چی شد که این فیلم رو دیدم، شاید امتیازش در IMDb بود، البته به نسبت سال ساختش واقعا فیلم خوبی بود، بیشتر از اون جهت برای من دیدن این فیلم جذاب بود که اصلا داستان این فیلم رو یکم فراموش کرده بودم، مترسک و
هفتهی خوب و غم انگیزی بود، هفتهی خوبی بود چون تونستم کلی طبق برنامه پیش برم، یک فیلم سینمایی خوب ببینم، یک کتاب خیلی عالی بخونم که هفتهی دیگه معرفیاش میکنم. سه روز در هفته ورزش کنم، چند جلسه کلاس خلبانی شرکت کنم. کلی تسک