هفته‌ی اول عید قرار بود یک فیلم ببینم و به پیشنهاد خانواده «دینامیت» رو دیدم، واقعا مزخرف بود، تا همین امروز درگیرش بودم و حالم ازش بهم می‌خورد، دلم نمیومد بنویسم چنین فیلمی دیدم. پوچ، بی‌محتوا، مزخرف و

خیلی وقت بود دوست داشتم دویدن رو شروع کنم ولی از اونجایی که خیلی وقته از هر نوع ورزشی فاصله گرفتم باید آروم آروم پیش برم تا به خودم آسیب نزنم. بعد از خوندن کتاب «راهنمای مقدماتی دویدن» علاقه‌ام بیشتر هم شد، همیشه دوست داشتم

اصولا باید هفته‌ی اول فروردین رو در نظر نگرفت، ولی برای من اینطوری نشد و از این بابت خیلی خوشحالم، چون احساس می‌کردم هفته‌ی ریکاوری رو باید در همین شروع برنامه‌ از دست بدم. در مجموع ۱۴ فعالیت کاری رو پیش بردم، دو تا کتاب

این کتاب رو به خاطر عنوانش خریدم، البته بعد از خرید فهمیدم مجموعه کتاب هستند و چند تا دیگه‌‌شون هم خریدم، به نظرم خیلی درباره‌ی این موضوعات حرف زده شده، بقیه‌ی کتاب‌ها رو هنوز نخوندم ولی احساسم اینه همشون رو می‌شد در یک کتاب خلاصه

شب اول سال جدید رفتم سر کمد، هر چی بازی داشتیم رو برداشتم و آوردم گذاشتم وسط خونه و خیلی بی‌اختیار گفتم، «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ»، خودم خنده‌ام گرفته بود، در تمام بیست سال گذشته‌ی زندگیم به یاد ندارم این آیه از ذهنم هم خطور کرده باشه.

این کتاب رو از نمایشگاه کتاب خریدم، راستش عنوانش رو خیلی دوست داشتم، راهکارهای عملی برای رهایی از بی‌عملی! البته بعد که کتاب به دستم رسید با خودم گفتم آدم بی‌عمل باقی بمونه بهتر از اینه که ۴۵هزار تومان بابت یک کتاب پنجاه صفحه‌ای پول

به رسم هر سال آخرین نوشته‌ی بلاگم مربوط به کوله‌پشتی است. برای مرور فعالیت‌ها، تجربه‌ها و عملکردم در سالی که گذشت و برنامه‌ریزی برای آینده. این کار بهم کمک می‌کنه خیلی سریع کارهای مهم و تاثیرگذاری که طی یک سال گذشته انجام دادم رو مرور

امروز اولین روز از اولین هفته‌ی سال ۱۴۰۱ است، هر چند فردا سال تحویل میشه. سال ۱۴۰۰ رو با تمام فراز و نشیب‌هایی که داشت دوست داشتم. خیلی با برنامه‌تر از همیشه زندگی کردم، کارهایی کردم که هیچ وقت در زندگیم انجامشون نداده بودم. یکی