امروز آخرین روز از امتحانات دانشگاهم بود، در این ترم موفق شدم ۱۶ واحد رو قبول بشم، ۲ واحد رو رد بشم چون واقعا دوستش نداشتم که بیشتر براش وقت بگذارم و ۲ واحد هم قبول شدم چون عملی داشت و حوصله‌ی اون رو نداشتم

هیچ وقت فکر نمی‌کردم در چنین دوره‌ای شرکت کنم، سال‌ها پیش وقتی کافه پاییز در زندگیم وجود داشت و اونجا هم با دوستی به اسم علی آشنا شده بودم، یک روز به عنوان کافه‌من اونجا کار کردم ولی چیزی درست نکردم، ولی دوستی من با

اومدم برای ترم جدید زبان ثبت‌نام کنم یادم افتاد اصلا امتحان ندادم. خیلی سریع زنگ زدم به موسسه و وقت آزمون آنلاین گرفتم، امتحان کتبی رو همون رو دادم و امتحان شفاهی رو امروز دادم، یک چیزهایی از زبان رو یادم مونده بود ولی خب

خیلی وقت بود رفته بود روی مخم که باید انجامش بدم ولی خب انجامش نمی‌دادم. این روزها حس و حال خوبی نداشتم، یعنی حتی حوصله خودمم نداشتم، این شد که گفتم برم سوال بپرسم که حداقل چطوریه شرایطش، طرف گفت نمی‌تونی ظرف ۲۴ روز تمومش

همیشه دوست داشتم فرانت رو درست‌و‌حسابی یاد بگیرم، خیلی خوشحالم که با کورسرا آشنا شدم یعنی می‌شناختم حوصله نداشتم امتحانش کنم تا اینکه با دوره‌ی حرفه‌ای UX Design گوگل شروع شد. حدودا سه ماه طول کشید این دوره را تموم کنم، چیزهای زیاد جالبی یاد

اینم از این، آخرین دوره‌ی مدرک حرفه‌ای فرانت‌اند شرکت متا. خیلی این دوره برام مهم نبود چون قرار نیست برم جایی مصاحبه و می‌خوام تلاش کنم پروژه‌ی خودم رو بزنم و پروژه‌های قبلی رو مدیریت کنم. البته می‌دونم کار ساده‌ای نیست، باید بریم جلوتر ببینیم

با این دوره میشه گفت به آخر خط رسیدم، دیگه شوخی شوخی داشتم یک پروژه می‌زدم، البته یک پروژه‌ی تمرینی ولی خب یک مروری بر چیزهایی بود که یاد گرفته بودم، باید از همه چیز استفاده می‌کردم. به نظرم کارم زمانی سخت میشه که نقشه‌ی

خوشحالم که برگشتم به برنامه و شروع کردم به یادگیری. فکر می‌کردم ری‌اکت خیلی چیز پیچیده‌ای باشه، البته ساده هم نیست ولی میشه یادش گرفت یکم باید به خودم زمان بدم، همونطور که قبلا گفتم نمی‌خوام فعلا عمیق بشم فعلا تصمیم دارم یکبار این مسیر