روانشناسی تجربی
امروز بدون هیچ دلیل و انگیزهای رفتم امتحان روانشناسی تجربی رو دادم. چرا؟ چون استاد بعد از کلی فراز و نشیب صلاح دیده بود بهم نمرهی عملی این درس رو نده، با وجودیکه میدونستم قبول شدنم هیچ فایدهای نداره رفتم و امتحان دادم، به نظرم
امروز بدون هیچ دلیل و انگیزهای رفتم امتحان روانشناسی تجربی رو دادم. چرا؟ چون استاد بعد از کلی فراز و نشیب صلاح دیده بود بهم نمرهی عملی این درس رو نده، با وجودیکه میدونستم قبول شدنم هیچ فایدهای نداره رفتم و امتحان دادم، به نظرم
روزی که برای امتحانات رفتم دانشگاه فهمیدم این درس قسمت عملی داشته و حتی من نمیدونم استادش کیه! با هزار زحمت اطلاعات تماس استاد رو پیدا کردم، باهاش صحبت کردم، موضوع کار عملی که باید انجام میدادم رو گرفتم و چند روزی کار کردم روش
انگیزهام برای نوشتن خیلی نسبت به گذشته کم شده، ولی خب تلاش میکنم برای انجام دادنش، امروز امتحان روانشناسی افراد با نیازهای خاص۲ رو داشتم، دربارهی کودکان استثنائی، درس خیلی جذابی بود، اینکه میخوندم چه آدمهایی چه زحمتهایی کشیدن برای بهبود بچههایی که ناتوانی یا
باورم نمیشه چنین دورهای پیدا کردم. خیلی وقت بود گرفته بودمش ولی شروع نکرده بودم، چون میدونستم نیاز به تمرین داره و طولانی هم بود، چیزهای جالب زیادی یاد گرفتم. از اصلاح رنگ بگیر تا نمایش چند تصویر همزمان و بالابردن کیفیت صدا، دورهی خیلی
بالاخره این مدرک رو کامل کردم، به نظرم بهترین دورهای بود که میتونستم پیدا کنم و برم و چیزهای خیلی خوبی یاد گرفتم، برای من خیلی مهم بود بتونم عملی از چیزهایی که یاد میگیرم استفاده کنم، برای همین رفتم و در یک استارتاپ به
اینم از آخرین و پر چالشترین دورهی مدرک حرفهای مدیریت محصول دانشگاه البرتا، کل دوره انجام یک پروژهی فرضی بود که در قسمتهای مختلف سناریوهای مختلف بررسی میشد و طبق اون باید کارهای مختلفی انجام میدادیم، نزدیک به هفده تا تکلیف فقط ارسال کردیم به
یک مثل قدیمی هست که میگه چیزی که نشه اندازهای گیریش کرد نمیشه مدیریتش کرد. اگر قراره فرآیند بهبود نرمافزار، تولید محصول، حتی به نظر من زندگی شخصی رو مدیریت کرد باید چیزهایی برای اندازهگیری براش گذاشت. در این دوره بیشتر دربارهی بررسیها و معیارهایی
خودم رو انداختم وسط مدیریت محصول، رفتم در یک شرکتی برای مدتی مشغول کار شدم به عنوان مدیرمحصول تا فقط تئوری یاد نگیرم، اونجا برنامهریزیها و مدیریت کارها به روش اسکرام پیش میره، چیزهای خیلی خوبی یاد گرفتم، رسما هر چیزی در دورهها یاد میگیرم
یکی از دلایلی که این دوره رو شرکت کردم فرمولنویسی بود، فکر کنم تنها چیزی که اونجا بررسی نشد همین بود، البته چیزهای خیلی خوبی یاد گرفتم ولی انتظارم در دوره پیشرفته خیلی فراتر از چیزهایی بود که یاد گرفتم.
قرار بود برم سمت Nod JS ولی کارم به پایتون کشیده شد نمیدونم چرا، ولی خب اینم باید تکمیل کنم، خیلی سختتر از چیزی هست که به نظر میرسه، البته اگر مثل گذشته زندگیم خیلی بیکار تشریف داشتم شاید اینقدر کار نداشت، ولی خب زمان