
احساس تنهایی
من آدم به شدت اجتماعی هستم و جدیدا احساس میکنم به همون اندازه هم از اجتماع فرار میکنم. دارم به سمت منزوی شدن پیش میرم، کمتر دوست دارم زمانم رو با آدمها بگذرونم. جالب اینجاست که از تنهایی متنفرم. من فقط تنهایی خود خواسته رو دوست دارم، اونم برای مدت معین و محدود. احساس تنهایی گاهی اونقدر اذیتم میکنه که مرتکب اشتباهات بزرگی در زندگیم میشم. صرفا چون تمرکزم رو از دست میدم. دیگه روی هیچ کاری نمیتونم تمرکز کنم وقتی این حس بهم حمله میکنه، یا میخوابم، یا اگر کاری رو انجام بدم اصلا راضی کننده نخواهد بود، بیشتر دوست دارم خودم رو تنهاتر کنم. گاهی اصلا خودم رو درک نمیکنم. هیچ وقت نفهمیدم دنبال چه چیزی هستم در زندگیم، چه چیزی خیلی خوشحالم میکنه، چه چیزی این احساس تنهایی رو از من میگیره! چطوری میتونم خودم رو مدیریت کنم.