جلسه با صالح

چند وقت پیش سر یک اتفاقی خیلی یاد صالح می‌کردم. حتی با دوستی نشسته بودم و داشتیم درباره‌ی دوستی حرف می‌زدیم و من گفتم در زندگیم آدمی مثل صالح ندیدم در دوستی و رفاقت، وقتی اون رو می‌بینم، رفتارش رو نگاه می‌کنم می‌فهمم هنوز خیلی چیزها نمرده، چیزهایی که ما فکر می‌کنیم قدیمی شدن و دیگه چنین رفتارهایی رو نخواهیم دید، به نظرم این از اصالت آدم‌هاست، آدم‌های با اصالت این شکلی هستند. بگذریم، بعد از مدت‌ها دیدم صالح باهام تماس گرفت و گفت اگه امکانش هست با هم یک جلسه درباره‌ی CRM با هم داشته باشیم. من هم وقتی صالح چیزی ازم می‌خواد و در توانم باشه قطعا نه نمیگم، با هم رفتیم جلسه با یکی از مشتریانش و کلی با هم گپ زدیم. چقدر این کشور به آدم‌هایی شبیه صالح نیاز داره. خیلی طرز فکر و بینش این آدم رو نسبت به زندگی و مسائل پیرامونش دوست دارم.

نوشتن یک دیدگاه