
خیکیها در تاریخ و داستانهای دیگر
اوایل کتاب نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم، در حدی که دوست داشتم بگذارمش کنار، ولی آروم آروم کتاب برام جذاب شد، جالب اینجاست که پیتر کری نویسندهی خیلی معروفی هم هست. برای من اوج کتاب قسمت آخرش بود، یعنی داستانهای دیگر، داستان نامهای به پسرمان، لعنتی کل فرآیند زاییدن و فوبیای بیماری رو اونقدر زیبا تعریف میکنه که آدم نمیتونه چشمش رو از روی کلمات برداره و دوست داره ادامه بده ببینه چی شد! آخرش پسرشون به دنیا اومد؟ البته که به دنیا اومد، از اولش هم میشد فهمید ولی چه اتفاقی برای مادرش افتاد؟ من چقدر خاطرات تلخی رو باهاش پیش بردم، حتی اشکم در اومد، فقط میتونم بگم لعنت بهش، اصلا یادم نیست این کتاب رو هدیه گرفتم یا خودم خریدم، بعید میدونم خودم خریده باشم، قطعا باید هدیه گرفته باشم، ولی واقعا میارزید، به خصوص آخر کتاب.
پیتر کری
حجم: ۱۲۸ صفحه | قطع: رقعی | ناشر: قطره | مترجم: امیلی امرایی | چاپ: اول