
چکشکاری
امروز بعد از جلسات روز یکشنبه با مسعود رفتیم ارگ قدم زدیم و در یکی از کافههای اونجا نشستیم و دربارهی کارهایی که قراره در آینده انجام بدیم و طرز فکر و بینشی که نسبت به اونها داریم کلی گپ زدیم. من این جلسات رو خیلی دوست دارم، هم باعث میشه بیشتر با هم آشنا بشیم، هم باعث میشه روابط کاری و دوستیمون بیشتر چکشکاری بشه. جالب اینجاست ممکنه دربارهی موضوعی بارها و بارها صحبت کرده باشیم و وقتی تصمیم میگیریم دوباره دربارهاش صحبت کنیم به موارد جالبی میرسیم که دفعات گذشته ندیده بودیم. البته من معتقدم این جلسات باید در طول فرآیند کاری و دوستی اتفاق بیفته نه اینکه اونقدر درگیر این جلسات چکشکاری بشیم که از اصل کارها غافل بشیم و فقط دور خودمون بگردیم.