سینما به روایت اسلاوی ژیژک
به خاطر علاقهی زیادم به سینما این کتاب رو خریدم و خیلی وقت بود که توی کیفم بود، بعد از خوندن این کتاب عاشقش شدم، چون منم دوست داشتم چنین کتابی رو بنویسم، وقتی یکی ایدهای که تو ذهنم هست رو قبلا اجرا کرده واقعا
به خاطر علاقهی زیادم به سینما این کتاب رو خریدم و خیلی وقت بود که توی کیفم بود، بعد از خوندن این کتاب عاشقش شدم، چون منم دوست داشتم چنین کتابی رو بنویسم، وقتی یکی ایدهای که تو ذهنم هست رو قبلا اجرا کرده واقعا
فوقالعاده کتاب تاثیرگذاری بود، واقعا فکرش رو نمیکردم اینطوری تموم بشه. جالب اینجاست نویسنده این کتاب رو قبل از جنگ جهانی دوم نوشته. واقعا سرنوشت بعضی از دوستیهای خیلی عمیق و قدیمی خیلی غمانگیز و ناراحت کننده است. درسته که این داستان خیالیه، ولی قطعا
خیلی خوشحالم بعد از مترجم و ویراستار دارم این کتاب رو میخونم. فوقالعاده کتاب جذابی بود، برنامهریزی کرده بودم طی چند روز این کتاب رو بخونم، ولی اونقدر برام جذاب بود که یک شب تا صبح بیدار موندم و خوندمش، جالب اینجا بود که این
فکر میکنم این اولین کتابی بود که از ارنست همینگوی خوندم. هیچ وقت از ذهنمم نگذشته بود که ارنست همینگوی خودکشی کرده، این کتاب باعث شد برم یکم دربارهاش بخونم. ولی خدایی خیلی اسم بزرگی داشت همیشه برام. یعنی بدون اینکه بدونم کیه وقتی اسم
این کتاب رو همینطوری برداشتم بخونم، شاید علاقهام به مدیریت پروژه باعث شد برم سمت این کتاب، به نظر خودم یکی از علاقهمندیهای خاص و ویژهای که دارم همین مدیریت پروژه است، خیلی سال پیش دورهی مدیریت با پروژه با MSP رو گذروندم، حتی به
این کتاب رو به خاطر عنوانش شروع کردم به خوندم، چون بدون هیچ دلیلی عاشق نوشتن شدم، ولی نمیتونم خوب بنویسم، فقط مینویسم که نوشته باشم و این اصلا خوب نیست، قبلا شنیده بودم برای نوشتن باید زیاد خوند، من خوندم و باز هم نتونستم
میتونم بگم این کتاب جزء تاثیرگذارترین کتابهایی بوده که تا حالا در زندگیم خوندم و به شدت توصیه میکنم اگر نخوندید این کتاب رو، حتما بخونید. به خصوص اگر مثل من آدم چندپتانسیلی هستید. در این کتاب تاکید میشود که زندگی یک بازی نامحدود است
امروز بعد از مدتها برای فروشگاه کتابمون یعنی کانگونیو کتاب جدید خریدیم. وقتی کتابها رو تحویل گرفتم خیلی خوشحال بودم، چون واقعا امسال تمرکز کردم روی کار و دارم کارها رو پیش میبرم. از اینکه دوستان خوبی پیدا کردم که در این سال جدید کنارم
در زندگیم شعر زیاد خوندم، یعنی مجبور بودم، شعرهای حافظ، سعدی، فردوسی در کتابهای درسی، بعد هم خودم علاقهمند شدم به شهریار و
نمیدونم من خیلی علاقهمند به جملات و متنهای عاشقانه، به خصوص اونایی که آدم با خودنش میرسه به اوج دلتنگی هستم، یا بقیه هم مثل من هستند، این کتاب رو خیلی دوست داشتم، متنهای ساده و روان ولی با مفاهیمی زیبا، واقعا از خوندنشون لذت