گپی با علی

امروز بعد از سه سال علی رو دیدم، ظرف سه سال گذشته اونقدر بهم می‌گفت شام بده، گفتم لااقل یک ناهار با هم بریم بیرون، خیلی هم تاکید داشت در فضای باز باشه، خدایی جای خوبی هم پیدا کردیم، بعد از کلی گپ زدن درباره‌ی کارهایی در این سه سال انجام دادیم، با بچه‌های ویرگول جلسه داشتیم برای یک همکاری مشترک یا بهتر کمک به توسعه‌ی یک بخش جدید در ویرگول، علی هم که خدای نوشتن و وبلاگ‌نویسی، کی بهتر از علی. به نظرم جلسه‌ی خیلی خوبی هم داشتیم، کلی یاد گرفتم، هر بار علی رو می‌بینم قشنگ کلی به اطلاعاتم اضافه میشه، خیلی دوستش دارم.

نوشتن یک دیدگاه