برنامهریزی مالی
امسال یک کار جالبی که کردم این بود که تمام هزینههای زندگی رو ثبت کردم، با خودم گفتم وقتی این کار اینقدر به نظم مالی زندگیم کمک کرد، بهتره قدم بعدی رو محکمتر و بلندتر بردارم، نشستم لیست تمام کارهایی که نیاز به هزینه داشتن
امسال یک کار جالبی که کردم این بود که تمام هزینههای زندگی رو ثبت کردم، با خودم گفتم وقتی این کار اینقدر به نظم مالی زندگیم کمک کرد، بهتره قدم بعدی رو محکمتر و بلندتر بردارم، نشستم لیست تمام کارهایی که نیاز به هزینه داشتن
امروز هر چی وسایل فیلمبرداری داشتم رو گذاشتم عقب ماشین و رفتم اراک، اونجا میتونستم چیزی که میخوام رو بسازم. رفتم زیرزمین، یک دیوار رو تمیز کردم، رنگهای سیاه و سفید خریدم، یک روز فقط داشتم رنگکاری میکردم و حاصل کار خوب بود، بعد نورپردازی
امروز روز ولادت امیرالمومنین بود، خیلی ایشون رو دوست دارم و مثل تمام آدمهایی که دوستشون دارم و روز تولدشون برام مهمه و یادم میمونه، امروز هم یادم بود. نمیدونستم باید چی کادو بخرم، دست خالی هم نمیشد، تمام تلاش خودم رو کردم تا بالاخره
خیلی فیلم خوبی بود، مثل فیلمهای قدیمی خودمون که جمشید هاشمپور بازی میکرد، دقیقا یاد همون هم افتادم، ولی داستان فیلم برام جالب بود. یه موردی که از قدیم دوست داشتم ضمانت کردن و حمایت کردن بود، مثلا میگفتن فلانی در حمایت منه و هر
شنبه رو واقعا طوفانی شروع کردم، با تمام وجودم احساس کردم به روزهای اوج خودم برگشتم، روزهایی که صبح با امید و انرژی زیاد از خواب بیدار میشدم و شروع میکردم به انجام کارهایی که عاشقانه دوستشون داشتم، امروز شونزده تا فعالیت مرتبط با اهدافم
دیدن این فیلم خیلی برام جالب بود، چون اول فیلم رو دانلود کردم، نشستم دیدم، بعد از دو ساعت و چهل دقیقه دیدم نوشته حالا قسمت دوم رو ببینید. اصلا روحیهام رو باختم، چون دومی هم همین حدود بود، یعنی بیشتر از پنج ساعت فیلم.
این هفته هم جالب بود برای خودش، اولش که با جلسهی نهایی کردن پروژهی مشترکم با مصطفی شروع شد ولی به نتیجهای که باید میرسیدیم نرسیدیم و انتقال پیدا کرد به هفتهی بعد، ولی جلسهی خوبی بود به نظرم. از فضای کار اشتراکی زرافه بازدید
نمیدونید چقدر عاشق این کتاب شدم، اولش گفتم احتمال وقت تلف کردن باشه، بعد که شروع کردم به خوندن دیدم ۱۰دقیقه بیشتر طول نکشید ولی اندازهی هزاران دقیقه یاد گرفتم، فوقالعاده بود، همیشه انتقاد داشتم وقتی میشه یه حرفی رو توی ۱۰ دقیقه زد چرا
من خودم عاشق فیلمهای علمی، تخیلی بودم، ولی حس میکنم این روزها فیلمهایی رو دوست دارم که داستان داشته باشند، یک داستان واقعی جذاب، به نظرم داستان زندگی آدمها اونقدر زیاد و جذاب هست که نیازی به فیلمهای علمی، تخیلی نباشه، ولی خب سلیقه است.
شنبه بود فکر میکنم که به پیشنهاد مصطفی رفتیم بازدید از خانهی خلاقیت زرافه، بیشتر فضای کار اشتراکی بود با امکانات کارگاهی، ولی واقعا بعضی از امکاناتشون رو دوست داشتم، دلم خواست چنین چیزی برای خودم داشته باشم، البته خیلی قشنگتر، به نظرم زرافه، برندینگش