این کتاب رو به خاطر این خریدم که می‌خواستم کتاب بنویسم، ولی فرصت نمی‌کردم بخونمش تا اینکه یکبار در یکی از سفرها مادرم این کتاب را دستم دید و چند صفحه‌ای از اون رو خوند و بعدش گفت فعلا بهت نمیدم باید بخونمش، منم دیدم

از اونجایی که عاشق پرواز هستم این کتاب رو خریدم، به نظرم کتاب به زبان اصلی خیلی خوب نوشته شده ولی وقتی به فارسی ترجمه شده هیچ خلبانی حتی در سطح ابتدایی هم این کتاب رو ندیده، تمام اصطلاحات مسخره هستند. کسی که خلبان هست

قرار بود چند وقت پیش بریم نمایشگاه کتاب ولی دیدیم مسیر خیلی شلوغی است و پشیمون شدیم و رفتیم باغ کتاب. این کتاب را اونجا پیدا کردم و عاشقش شدم. سبک کوچیک بودن و محتوای ساده‌ کتاب رو دوست داشتم. اینکه اگر نقاشی بلدی نیستی

این کتاب رو چند روزی بود که دست دلبر می‌دیدم و از عنوان عجیبش خوشم اومده بود، یک روز صبح کتاب رو برداشتم و شروع کردم به خوندنش، دیگه تا چند ساعت بعد کتاب رو زمین نگذاشتم تا تمومش کردم. خیلی خوندن این کتاب بهم

امروز رفته بودم پیش آرین و این کتاب رو روی میزش دیدم، همونجا شروع کردم به خوندنش و خیلی لذت بردم و ازش اجازه گرفتم این کتاب ۲۴ ساعت به صورت امانت پیش من باشه و من هم در همین مدت کوتاه خوندمش، نکات بسیار

بدون شک ویکتور فرانکل یکی از تاثیرگذارترین آدم‌های زندگی من است، البته بعد از فارست گامپ. اولین کتابی که ازش خوندم کتاب «انسان در جست‌و‌جوی معنا» بود. یک کتاب بی‌نظیر درباره‌ی سرنوشت خودش در اردوگاه‌های کار اجباری و اینکه چه چیزی بهش کمک کرد اون

من بعد از خوندن کتاب «انسان در جست‌و‌جوی معنا» عاشق ویکتور فرانکل شدم. شاید یکی از دلایل مهمی که باعث شد من برم سمت خوندن روانشناسی در دانشگاه هم ایشون بود. من سال‌ها دنبال معنای زندگی می‌گشتم و هر کاری می‌کردم تا زندگیم با معنا‌تر

خوندن این کتاب برای من فوق‌العاده بود. در این کتاب با انواع اختلالات روانی آشنا شدم، اینکه دسته‌بندی‌های کلی بیماری‌های روانی چه چیزهایی هست، هر کدوم چه زیرمجموعه‌هایی دارند و هر اختلال یا بیماری چه علائمی داره و چطوری میشه تشخیص داد. یکی از جذاب‌ترین

بالاخره این پروژه‌ی کتاب در ویرگول به نتیجه رسید و با عنوان «فستیوال کتاب ویرگول» آوردیمش بالا. حالا چی شد که اصلا رفتیم سمت کتاب و این فستیوال رو طراحی کردیم قراره در ادامه توضیح بدم. تا امروز بیش از ۶۰۰هزار مطلب در ویرگول منتشر

چند وقت پیش سپیده بهم پیشنهاد داد تا یک سری کتاب زندگینامه رو بخونیم، منم اصلا وقت نداشتم ولی گفتم باشه، اولین کتابی که خوندیم، «رهبری» نوشته‌ی الکس فرگوسن بود، دومی قرعه به نام «عبور از دیوارها» نوشته‌ی مارینا آبراموویچ دراومد، من هیچی درباره‌ی نویسنده‌ی