یکی از خوشحالی‌های من در زندگی آشنایی با کتاب‌های این مرد بزرگ است. کتاب ابن مشغله یک جورایی بخشی از زندگی‌نامه‌ی کاری نادر ابراهیمی است. اینکه چطوری از این شاخه به اون شاخه می‌پریده، اینکه نگاهش به پول و شغل و حتی زندگی چطوری بوده!

یکی از فوق‌العاده‌ترین کتاب‌هایی که تا امروز خوندم بدون شک این کتاب بوده، جالب اینجاست که این کتاب رو واقعا در زمان درستی که بهش نیاز داشتم خوندم، این کتاب رو علی آجودانیان در سفری که اوایل سال گذشته به اصفهان داشتم بهم معرفی کرد

این کتاب رو از نمایشگاه کتاب خریدم، راستش عنوانش رو خیلی دوست داشتم، راهکارهای عملی برای رهایی از بی‌عملی! البته بعد که کتاب به دستم رسید با خودم گفتم آدم بی‌عمل باقی بمونه بهتر از اینه که ۴۵هزار تومان بابت یک کتاب پنجاه صفحه‌ای پول

سخنرانی‌های تد رو دوست دارم ولی خیلی وقت هست که نگاه نمی‌کنم، یعنی فرصت نکردم. این کتاب رو به خاطر عنوانش خریدم ولی راستش هیچ حرف جدید و به درد بخوری برای من نداشت، هر چند شاید برای کسانی که تازه دوست دارند سخنرانی کردن

به نظر خودم من استاد این حوزه هستم، یعنی می‌تونم اتلاف وقت رو تدریس کنم. خیلی وقته برای بیدار شدن از خواب از ساعت استفاده نمی‌کنم، به نظرم خیلی احمقانه است که با زنگ ساعت از خواب بیدار بشم، احساسم اینه بدنم خودش شعورش میرسه

این کتاب رو از کتابخونه‌ی خواهرم برداشتم و شروع کردم به خوندن، حتی قبل از خوندن درباره‌‌اش تحقیق هم نکردم، چرا؟ چون نادر ابراهیمی نوشته بودش، فوق‌العاده است این مرد، هر کتابی که ازش خوندم سرشار از تفکر و نکات ناب برای زندگی بود، خیلی

امروز در قفسه‌ی کتاب‌های خواهرم دنبال کتابی برای خوندن می‌گشتم که به این کتاب رسیدم، اسم نویسنده را قبلا شنیده بودم به خاطر کتاب معروف صد سال تنهایی‌اش که هیچ وقت شروع به خوندنش هم نکردم، نمی‌دونم چرا، بالاخره یک روزی می‌خونمش، کتاب را برداشتم

این دومین کتابی بود که از آرتور پوشنهاور می‌خوندم، به نظرم من به درد کتاب‌های فلسفی نمی‌خورم، چون اصلا برام مهم نیست قبلا کجا بودم، بعدا کجا میرم، اصلا چرا زنده‌ام، زندگی چیه و

این کتاب رو خیلی اتفاقی وقتی داشتم بین کتاب‌های یک کتابفروشی می‌چرخیدم پیدا کردم و خریدم، راستش عاشق عنوانش شدم، من و تو، این من و تو چقدر داستان می‌تونه بسازه، چه من و تو‌های زیادی در این دنیا وجود داره، به نظرم هیچ چیزی