در طول سال‌های زندگیم به خاطر کمبود دانش، شرایط احمقانه‌ی محیطی، ناآگاهی و عدم آموزش در یک سیستم غلط آموزشی و خلاصه کلی دلیل دیگه، یک سری عادت‌های بد در خودم ساختم، که نه تنها دوستشون ندارم، بلکه اونقدر عمیق درگیرشون هستم که گاهی از

پاییز امسال رو با کلی پروژه‌ی خاص و گولی‌منگولی آغاز کردم، اولش خیلی سختم بود و استرس و اضطراب شدیدی گرفتم ولی تبدیلش کردم به یک بازی، برای هر کدوم یک دامین خریدم تا گزارش پروژه‌هاشون رو مستقل بنویسم. البته کل هفته درگیر خرید دامین

گاهی تصمیمات خاص و عجیبی در زندگیم می‌گیرم، الان حدودا یک سالی هست که می‌خوان خونه رو بکوبن و دوباره بسازنش ولی خب هر بار یک واحد مخالفت می‌کنه، منم که همیشه موافق هستم، فقط در یکی از صدها جلسه‌شون شرکت کردم و گفتم هر

امروز جواب تست PCR اومد و کرونا نداشتم، برای همین رفتم و دُز دوم واکسن اسپایکوژن رو زدم. نمی‌دونم چی از ذهنم گذشت که در این طرح ثبت‌نام کردم ولی خوشحالم، اثربخشی واکسن تا این لحظه ۸۷درصد بوده که به نظرم عدد منطقی هست برای

یکی از احمقانه‌ترین تست‌هایی که تا حالا بشر موفق به اختراعش شده همین تست PCR هست، این همه راه چرا باید گوش پاکن بکنی تو دماغ تا بفهمی کرونا داره یا نه. بگذریم، دو روز بعد باید واکسن بزنم، کلی علائم دارم، سردرد، سرگیجه، تنگی

یکی از بهترین و جالب‌ترین کاری که در زندگیم کردم، طراحی همین چالش دوازده بود، هفته‌ی بعدی سومین چالش دوازده هم تموم می‌کنم و با اجرای چالش دوازده برای پاییز ۱۴۰۰ دقیقا یک سال رو با برنامه‌ریزی رفتم جلو، راندمانم خیلی جذاب بود طی این

یکی از رشته‌هایی که همیشه از بچگی دوست داشتم روانشناسی بود ولی هیچ وقت نتونستم برم دنبالش، خیلی برام عجیب بود که نرفتم دنبالش، ولی از پارسال در دانشگاه ثبت‌نام کردم و شروع کردم به یادگیری روانشناسی، البته ترم پیش روحیه‌ام رو از دست دادم