به نام مادر
امروز ظهر فهمیدم مامانم قراره بیاد پیشم، خیلی احساس جالبی بود، حتی برای خودش، هیچ کدوم باورمون نمیشد، دلیلش این بود هیچ برنامهای نداشتیم، خواهر میخواست از تهران ماشینشون رو تحویل بگیره به مامان گفته بود میای بریم با هم تهران به پسرت هم سر